سياستهاى آمريكا در مبارزه با انقلاب اسلامى 

الف - توطئه هاى قبل از پيروزى انقلاب اسلامى 1 - طرح كودتاى نظامى مى بينيد كه هى مهره مهره مى آورند مى گذارند كه بلكه بتوانند يك كارى بكنند، نميشود اين كارشناس هاى آمريكا ديدند كه حكومت نظامى كار را بدتر كرد، دولت نظامى كار رااز آن هم بدتر كرد، حالامى خواهند فرض كنيد طرح بدهند كه كودتاى نظامى ! كودتاى نظامى مگر غير از نظامى است ؟ كودتاى نظامى معنايش اين است كه باز يك نظامى مى آيد سركار و باز يك خرده زيادتر مردم را مى كشند مردم كه ايستادند برايش ، مقابلش . اينها بايد، اين كودتاچى هائى كه احتمال من مى دهم كه بكنند - احتمال است ولى بعيد به نظر من ميآيد - اينها بايد بدانند كه ما اينها را شناختيم .(269) 2 - به كارگيرى اشرار(يك ) نقشه ثالثى كه شيطنتش بيشتر است و احتمالش هم بيشتر است اين است كه مى گويند اينطورى آمريكا طرح را داده است كه اگر شاه برود، يك دسته اى را از آن اشرارى كه دارند اينها، اينها را بياورند به اسم ملّت و هجوم كنند به ارتش و به ارتشى ها بگويند ملّت مى خواهد شما را بكشد، ارتشى ها را در مقابل اينها وادارند اين دسته هم از خودشان است ، حالابه صورت بيايند، مردم بازى بخورند از اينها و دنبال كنند اينها را، آنها غيبشان بزند و مردم را به مسلسل ببندند و كشتار زياد بكنند.(270) 3 - طراحى كودتاى سياسى و رياكارانه يك راه سومى هم احتمال مى رود باشد و آن اين است كه يك كودتاى نظامى غير خشن بكنند يعنى يك كودتاى نظامى بكنند و شروع كنند به سالوسى در عين حالى كه كودتاى نظامى است شروع كنند به سالوسى شاه را اگر هست او را بگيرند، بكشند او را، او را ردش كنند، اموال شاه را بگويند مى دهيم به ملّت ، اذان ها را توى ماذنه ها بلند كنند عرض مى كنم كه مجالس دعا و اينها را راه بيندازند اين هم يك راهى است كه با سالوسى بخواهند اين ملّت را بازى بدهند و آمريكا را تسلطش را بر ما حفظ كنند.(271) 4 - طرح انهدام يا سرقت تجهيزات نظامى از قرار اطلاع ، دولت آمريكا در صدد است كه اسلحه و مهماتى را كه در ايران است و در مقابل نفت به مردم ايران تحميل كرده است ، يا به سرقت ببرد اگر تاكنون نبرده باشد، چنانچه بعضى از خبرگزارى ها افشاء كرده اند و يا منفجر كند، بر افسران و درجه داران ارتش و ساير نيروهاى سه گانه است كه از آن جلوگيرى كنند و بر ملّت است كه با ارتش در اين امر همكارى كنند و نگذارند بيش از اين مال ملّت را نابود و يا چپاول كنند.(272) 5 - توطئه در تاخير ورود رهبر انقلاب به ميهن اسلامى از طرف آمريكا هى سفارش مى شد. مى آمدند گاهى به اسم اينكه من يك بازرگان هستم و گاهى با ساير آقايانى كه آنجا بودند ملاقات مى كردند با خودمن ، ملاقات مى كردند كه آنها به من برسانند كه شما حالانرويد ايران حالا زود است شما برويد ايران .(273) ما اخيرا كه بنا گذاشتيم كه بيائيم به ايران ، فعاليت هاى شديد شروع شد براى آنكه نيائيم ايران ، البته قبلش هم از طرف دولت آمريكا و آنها خيلى پيغام ها مى دادند كه بعضى وقت ها خودشان مى آمدند، يك نفر مى آمد به عنوان مى گفت من بازرگانم ، لكن معلوم بود كه يك مرد سياسى بود وصحبت ها مى كرد كه شما حالانرويد به ايران ، حالازود است رفتن به ايران ، نورس است الآن ، بعدهم كه پشتيبانى از شاه مى كردند زياد وبعد هم كه شاه رفت وشاه سابق رفت وبختيار وارث بحقش يعنى در جنايت جاياوبود، آنوقت هم فعاليت ها شروع شد به اينكه شما نيائيد به ايران ، حتى از ايران كه - به وسيله از كجا بود - به وسيله دولت فرانسه براى ما آوردند خواندند كه شما حالا نيائيد ايران و اسباب چه هست وچه مى شود، اگر شما برويد به ايران حمام خون راه مى افتد و از اين حرف ها زياد زدند واين اسباب اين شد كه من در ذهنم آمد كه رفتن ما به ايران براى اينها يك ضررى دارد. اگر چنانچه نفع داشت برايشان ومى توانستند كه ما وقتى رفتيم ايران فورا ما را توقيف كنند، اين حرف ها را نمى زدند ميگفتند بيائيد ايران . ما عازم شديم و آمديم .(274) مى آمدند كه من را نگذارند به ايران بيايم ، جديت مى كردند ما نيائيم به ايران ، همين جديت اينها باعث شد كه من فهميدم كه رفتن ما مضر به حال اينهاست براى اينكه آنها براى صلاح ما نمى گفتند كه شما زود است حالابرويد و حالاپيغام فرستادند به وسيله رئيس جمهور فرانسه كه آوردند براى ما خواندند پيغام شان را كه الآن چطور است وكذا هست و زود است ، نورس است ، حالاشما يك قدرى ، چند هفته اى باشيد. من ديدم كه معلوم مى شود كه در اين چند هفته مى خواهند اينها قوايشان را مجتمع كنند كه ديگر هيچ كارى از ما بر نيايد، مردم الآن قيام كردند و نهضت كردند، حالا بايد رفت هر چه شد بشود، ما بنا گذاشتيم بيائيم ، آنها فرودگاه را بستند، ما گفتيم ، خوب ، هر وقت باز شد مى رويم ، معلوم است كه تا ابد نمى بندند كه وقتى هم كه باز شد، ما هم آمديم .(275) ب - توطئه هاى بعد از پيروزى انقلاب اسلامى 1 - حفظ شاه مخلوع براى سلطه مجددشما مى بينيد كه الآن توطئه ها باز در كار است و آمريكا كه دشمن شماره اول بشر و ماست باز اين شخص خاء ن را با بهانه اينكه مريض است برده است آمريكا وما نمى دانيم كه آيا صحيح مى گويند يا نه ، بلكه بعضى اطبائى كه در آنجا بودند و مطالعه بعضى پرونده ها را كردند گفتند مرض اين مرضى نيست كه احتياج به آمدن آمريكا باشد، او در همانجا هم كه بود مى شد كه همانجا باشد و معالجه كند از اين معلوم مى شود كه يك توطئه اى در كار است ، البته ديگر محمد رضا قابل اينكه يك آدمى بشود و بتواند يك نفسى بكشد اين نيست لكن اين را آلت قرار مى دهند اين قدرتمندها و شياطين اين را آلت قرار مى دهند براى اينكه با آليت اين ، يك فعاليت هاى ديگرى بكنند و بك تيپ هاى ديگرى و قشرهاى ديگرى برايشان خدمتگزارى بكنند لكن بايد اين مطلب را بدانند كه شما ديگر دستتان كوتاه شد از ايران ، ديگر شما نمى توانيد دوباره همان مسائل ى را كه براى بدبختى اين ملّت پيش آورديد پيش بياوريد ملتى است كه خودش ديگربپاخواسته است و همه تكليف خودشان را مى دانند اين تحولى كه الآن در ملّت پيدا شده است كه يك نمونه اش شما جوان هاى عزيز من هستيد كه مشغول اينطور فعاليت ها هستيد، زن ها مشغول فعاليت هستند، مردها مشغول فعاليت هستند، جوان ها همه مشغول فعاليت هستند، اين تحول ديگر طورى است كه پشتوانه اين كشور است آنوقت اينها مى توانستند رخنه بكنند به اينجا كه اين تحول حاصل نشده بود، اين بينائى براى ملّت ما حاصل نشده بود حالائى كه از هر فردى بپرسى كه دشمن تو كيست مى گويد دشمن من غرب و شرق است و آمريكا هم در درجه اول است ، صهيونيست هم در درجه اول است اين را ديگر نمى توانيد شما اغفال بكنيد، اين ملّت را نمى توانيد اغفال بكنيد بيخود متشبث شديد كه يك جنازه اى را ببريد در كشور خودتان و او را بخواهيد آلت دست قرار بدهيد البته ما اعتراض داريم به اينكه دشمن ما را و جنايتكار درجه اول را به ملّت ما خيانتكار بزرگ را بردند و ما ازآنها مطالبه ميكنيم كه بايد اين را به ما تحويل بدهند ما از او طلبكار هستيم ، ما خزاء ن مان پيش اينهاست ، بانك هاى خارجى از پول هاى ملّت ما كه به وسيله شخص او و اتباع او ذخيره شده است الآن موجود است و ما آنها را لازم داريم .(276) 2 - جاسوسى شما جوان ها كه رفتيد و آنجارا گرفتيد و بعد هم به همه معلوم شد كه اينها اصلش يك افرادى نبودند كه راجع به يك سفارتخانه متعارف باشند، اينها مركز يك توطئه اى بودند كه در همه شوون كشور ما بلكه منطقه دخالت مى كردند و دولت هاى سابق دانسته يا ندانسته از آنها بايد تبعيت بكند و هر كاريكه ميخواهد انجام بدهد بايد با مشورت اينها باشد.(277) [سوال : شما با قاطعيت از سفارت به عنوان لانه جاسوسى صحبت مى كنيد وليكن شواهد كافى براى اين موضوع وجود ندارد. آيا آگاهى داريد كه اين وظيفه هر ديپلماتى است كه اطلاعات درباره كشورى كه درآن هست جمع نمايد و اين قانون مشروع پذيرفته شده است ؟ شما اين را نمى دانيد كه حتى زمانى كه شواهدى بر جاسوسى عليه دپيلمات ها در دست هست ، به سادگى آنها اخراج مى شوند به جاى آنكه به وسيله كشور ميزبان در محك آزمايش قرار گيرند؟]امام : اطلاعات جمع كردن غير از جاسوسى كردن است . دلايل به دست آمده حاكى است كه اينان براى هر منطقه از ايران نقشه اى كشيده بودند. اينها براى تعطيل مدارس ما نقشه ها كشيده بودند، اينها براى درگيرى هاى مسلحانه در نقاط مختلف كشور نقشه كشيده بودند آيا اين كسب اطلاع است ؟.(278) ژبسيارى از آنها كارشناس لازم دارد، رمز است ، خيلى از جعبه ها را، صندوق هائى كه در آنجا هست رمز است و بازكردنش محتاج به اينكه كارشناس ‍باشد اينها يك مركز توطئه و مركز جاسوسى در مملكت قرار دادند سفارتخانه ها حق ندارند كه حفاظت شان با خود دولت است تفنگدار وارد كنند و اينها تفنگدارها در آنجا داشتند، اسلحه ها در آنجا داشتند سفارتخانه ها حق ندارند كه جاسوسى كنند، توطئه بكنند و اينها جاسوسى مى كردند ما هرگز احتمال نمى داديم كه يك سفارت مركز جاسوسى باشد و جوان هاى ما اگر اين احتمال را دادند و رفتند آن غير از آنى است كه من احتمال بدهم ، من احتمال اين مطلب را هرگز نمى دادم ، من احتمال نمى دادم كه آقاى كارتر برخلاف همه موازين بين المللى عمل بكند و اينجا را مركز جاسوسى و مركز توطئه و مركز حكومت بر ملّت قرار بدهد ما حالابعد از اينكه جوان هاى ما رفتند و شايد آنها روى اين احتمالات رفته باشند كه من نمى دانم كه آنها روى چه احتمال رفتند و مورد تاييد همه ملّت ما شده است ، الآن ما فهميديم اين مساله را و ما اين مركز جاسوسى را خواهيم بست و مادامى كه كارتر در راءس امور است معلوم نيست كه بتوانيم با دولت آمريكا همكارى داشته باشيم .(279) شما آقايان نمايندگان بدانيد سفارت آمريكا كه به دروغ نام آن را سفارتخانه گذاشته اند داراى دستگاه هائى است كه مخصوص جاسوسى در ايران و منطقه است و اين محل براى جاسوسى و دخالت در مقدرات كشور ما تاءسيس شده بود.(280) 3 - اعمال سياست خوف و رجاآمريكا به تصور اين كه ملى گراها و منافقين و ديگر وابستگان چپ و راست او به زودى پاشنه سياست انقلاب و حاكميت نظام و اداره كشور را به نفع او به حركت درميآورند چند روزى سياست خوف و رجاء را در پيش گرفت و به طرح و اجراى كودتا و اعمال سياست فشار و ترويج چهره هاى وابسته خود و نيز به ترور شخصيت انقلاب و انقلابيون واقعى كشور پرداخت كه خداوند مجددا بر ما منت نهاد و در صحنه حماسى تسخير لانه جاسوسان ، مردم ايران برائت مجدد خويش را از آمريكا و اذناب آن اعلام نمودند، كه دوباره همان تيغى كه به دست محمد رضا خان سپرده بود در كف صدام اين زنگى مست نهاد.(281) 4 - نيرنگ و چاپلوسى شيطان بزرگ براى رسيدن به چند سال مسند جنايت ، به هر وسيله ممكن دستاويز و به هر نقشه شيطانى متشبث مى شود، محمد رضا را به مصر تحميل و خود را از آن بى خبر معرفى مى كند. غافل از آنكه ملّت ها بيدار شده اند و دست امثال او را خوب خوانده اند. او كه گاهى با اشغال نظامى و پياده كردن چتربازان در لانه جاسوسى و گاهى با محاصره اقتصادى و منزوى كردن كشور، ما را تهديد مى كرد و از آن نتيجه نگرفت ، اكنون دست به يك نقشه سياسى و يك نيرنگ شيطانى زده است و با نرمش و چاپلوسى مى خواهد ما را اغفال كند و قمار سياسى خود را از رقيبان خود با نيرنگ به ملّت ما، ببرد. اين نيرنگ جديد كارتر شبيه همان نيرنگى است كه شاه مخلوع در اواخر عمر سلطنت ننگينش زد و در مقابل ملّت و روحانيون به چاپلوسى و حيله گرى پرداخت و دسيسه او نقش بر آب شد. آقاى كارتر بايد بداند كه با فرستادن شاه مخلوع به مصر و عذر خواهى از اشتباهات گذشته و اعتراف به خيانت هاى آمريكا به ملّت هاى مظلوم ، از آن جمله ايران و راه حل لانه جاسوسى را از من كه يك نفر از ملّت بزرگ ايران هستم خواستن ، به بيراهه رفتن است .(282) 5 - فريبكارى آمريكائى كه ادعا مى كند كه ما در اين نهضتى كه بوده است ما هم حالا خوشحال هستيم ، اين حرفهائى است كه مى زنند و الا در حالى كه نهضت بود، همين آمريكا، من كه پاريس بودم كرارا فرستادند به اينكه شما شاه را حالاكاريش نداشته باشيد، بگذاريد باشد چه بعد هم بختيار را در عين حالى كه اينطور بوده است حالا آن آمريكا هم انقلابى شده است .(283) 6 - استفاده از نيروهاى ناآگاه داخلىآنها روى حساب ، هميشه روى نقشه حساب مى كنند و اينطور كارها را مى كنند قضيه دخالت نظامى ابدا مطرح نيست ، دخالت هاى توطئه گرى اينطورى يعنى از قواى خود ما استفاده مى كنند، قوه خودشان را از آن استفاده نمى كنند، در اين ممالك از قواى خود ما استفاده مى كنند خوب شما كردستان را ببينيد كه اينها از چه استفاده مى كنند، يك نفر سرباز آمريكائى نمى آيد آنجا يك كارى بكند، آنها با شيطنت استفاده مى كنند از خود اين افرادى كه يا وابسته هستند به آنها يا اعوجاج دارند، آنوقت اين دست دومى ها كه اعوجاج دارند، از ساده دلى بعضى از كردها استفاده مى كنند.(284) 7 - ترويج هرج و مرج براى مداخله نظامىآنها الآن در صددند كه اثبات كنند به خارج كه ايران استقرار ندارند، ايران هرج ومرج است ، و مى خواهند كه يك وقت بخواهند يك دخالتى بكنند، افكار عمومى دنيا را مهيا كرده باشند براى آن كار، الآن مشغول همين هم هستند و همه تبليغاتشان براى همين معناست كه منعكس بكنند كه ايران الآن به وضع هرج و مرجى دارد مى گذرد، در هيچ جا يك نظمى نيست ، در هيچ جا وظيفه شناسى نيست ، هر كه هر كارى دلش بخواهد بكند. اين براى ما بسيار وظيفه آور است ، براى ما بسيار سنگين تمام مى شود كه ما را جورى معرفى بكنند در دنيا كه به آنها حق بدهند كه با قواى انتظامى بيانيد براى تربيت ما، كانه ما يك جمعيتى هستيم كه تربيت نداريم ، يك جمعيتى هستيم كه هرج و مرج طلبيم ، يك جمعيتى هستيم كه نظمى تو كارمان نيست و لاعلاج بايد يك قيمى بيايد براى اينكه ما را تربيت كند، اين دردناك است براى يك كشورى كه نهضت اسلامى كرده ، از اين جهت وظيفه اسلامى است و سنگين ولى بايد عمل كرد.(285) اين به نظر من مى آيد كه يك نقشه و توطئه اى است كه براى اينكه استقرار در ايران و نظم در ايران پيدا نشود. در ارتش مى روند نمى گذارند كه انتظامات صحيح پيدا بشود، در ژاندارمرى مى روند، آنجا را هم مانع مى شوند، در شهربانى هم همين طور، در سپاه پاسداران هم پيدا مى شود، در دانشگاه زيادند و همه جا اينها هستند، حاضرند و اينها براى اين جهت نقشه دارند. به نظر من اينطور مى رسد كه اين است كه در داخل ما را، اين ضربه را به ما بزنند كه ما اغتشاش در خودمان پيدا كنيم ، يكانتظامى ....... اختلافات باشد و يك هرج و مرجى باشد، بريزند خانه هر كس را غارت كنند، بريزند زمين هر كس را غارت كنند، اموال هر كسى را ببرند، نگذارند يك استقرارى پيدا بكند، از آن طرف دشمن هاى اين ملّت ، دشمن ها با قلم هاى خودشان و با افكارى كه دارند و طرح هائى كه دارند در مطبوعات خارجى و رسانه هاى گروهى خارجى ، اغتشاشات ايران را، اختلافات ايران را، اينها را يكى اش را چند مقابل كنند و در خارج منعكس ‍كنند كه ايران مثل يك بچه صغيرى مى ماند كه محتاج به قيم هست ، باز نرسيده به بلوغ كه خودش ، خودش را نگه دارد. نقشه محتمل است اين معنا باشد كه در خارج منعكس بكنند كه ايران هرج و مرج است و همه به جان هم ريختند و همه گروه ها در هر جا بروى يك اختلافات هست اين را اسباب دست قرار بدهند كه ايران قابل اين نيست كه خودش را اداره كند، بايد يكى ديگر اداره اش كند. اگر خداى نخواسته يك دخالت نظامى بخواهند بكنند، يك كودتا بخواهند بكنند، موجه نشان بدهند به خارجى ها، به دنيا موجه نشان بدهند كه ما براى خاطر حفظ ملّت ، ملّت نمى توانست خودش را نگه دارد، ما بايد حفظش كنيم ، اين صغير را ما بايد قيم برايش تعيين كنيم .(286) 8 - توطئه در لواى دمكراسىامروز خيانت هاى زير زمينى است ، يك توطئه هاى زيرزمينى است كه توطئه هاى زيرزمينى در همين سفارتخانه ها كه هست ، دارد درست مى شود كه مهمش و عمده اش مال شيطان بزرگ است كه آمريكا باشد و نمى شود بنشينيد و آنها توطئه شان را بكنند يك وقت ما بفهميم كه از بين رفت يك مملكتى و با حرف هاى نامربوط دموكراسى و امثال ذلك ما را اغفال كنند كه مملكت دموكراسى است و هر كسى حق دارد در اينجا بماند، هر كس حق دارد توطئه بكند اين حرف هاى نامربوط را بايد كنار گذاشت و ملّت ما همانطورى كه تا حالا پيش آمده ، از اينجا به بعد هم بايد پيش برود و قطع كند دست اينها را.(287) 9 - تخدير و آلوده ساختن جوانانشما اين را يك مساله اتفاقى ندانيد كه من باب اتفاق يك دسته اى هروئين فروش شده اند و يك دسته اى هم مبتلا شده اند. اين هم يك توطئه اى است كه قدرت هاى بزرگ به اين وسيله به ما ضربه مى زنند. قشر جوان قشرى است كه مى شود از آن همه جور استفاده اى را كرد. قشر جوان قشرى است كه مى تواند اقتصاد ما را اداره كند. قشر جوان مى تواند خود را در مقابل جهات فرهنگى ، نظامى و سياسى مجهز كند. پيرمردها مثل من كنار افتاده اند، آن كه كار از او مى آيد همين قشر جوان است . اين جوان در حالى كه جوانى اش ارزشمند است افكارش آنقدر عميق نيست كه توطئه ها را تا آخر بتواند بخواند، خيال مى كند كه خوب ، حالادلمان مى خواهد كه ترياك و يا هروئين بكشيم . اين يك نقشه اى است كه براى تو نيست ، براى قم نيست ، براى سرتاسر كشور است ، براى فلج كردن جوان هاى ماست يك آدم هروئينى نمى تواند در سياست فكر كند، نمى تواند در اقتصاد عمل كند، اگر يك گرفتارى پيش بيايد نمى تواند در جنگ شركت كند.(288) اينان مى خواهند نسل جوان را به موادمخدر يا به آن عيش و نوش كه آن هم مخدر است مبتلاكنند، اگر دنيا را آب ببرد اين آدم را خواب مى برد، اين به دنبال آن مسائل است ، چكار دارد كه مملكتش را مى برند، جهنم كه مى برند مردم و جوانان را چنان بار مى آوردند كه منطقى اينچنين پيدا مى كند كه اگر هر كارى بشود مى گويد به من چه مربوط است . جوانى كه اگر در جايى صحبتى شد، به حيثيت كشور و ملتش ، به حيثيت اسلامى او بر مى خورد بايد قيام كند و مبارزه كند، چنان او را مى سازند كه از پى اين منقل نتواند و آن پياله نتواند حركت كند. آقا اين نقشه است ، قضيه عادى نيست كه ما خيال كنيم كه خوب جوانند و اقتضاى جوانى اين است . الآن مادر جنگ هستيم ، در جنگ سياسى و اقتصادى هستيم ، محتمل است جنگ نظامى هم پيش بيايد، جوان هاى ما بايد براى خاطر اسلام و براى خاطر ملّت و كشور و حيثيت خودشان ، براى نواميس خودشان دست از آن مراكز بكشند و در مراكز صحيح تربيتى قرار گيرند.(289) 10 - حمله نظامى و نقض قوانين بين المللىآقاى كارتر از روز اول هى با فرياد و با صدا مى خواست تحميل كند. اگر شما يادتان باشد اولى كه اين جوان هاى ما رفتند و اين لانه جاسوسى را گرفتند، هى مسائلى را اينها پخش مى كردند، يعنى آنها تعليم مى دادند و اينهايى كه در ايران داشتند اينها پخش مى كردند بناست كه بيايند به لانه جاسوسى و چتر بازها بيايند و اينها را بيهوش كنند و- عرض مى كنم كه - وارد بشوند و چه بكنند يا همه تهران را بيهوش بكنند. وقتى كه اعتنا به اين حرف نشد معلوم شد مساله اين نيست . حالا هم كه اينها امتحان كرده اند كه آمدند و با آن تجهيزاتى كه مى گويند زياد بوده است آمدند و در ايران هم پياده شدند، خوب ضربه سياسى خوردند، ضربه روحى خوردند، جوان هاى مردم را آوردند اينجا به كشتن دادند و به نظر من مى آيد كه بيشتر از اين مقدارى است كه اينها مى گويند. اينهائى كه ، بعضى از اينهائى كه رفته اند و آنجا را ديده اند مى گويند نخير يك مقدارى از اينها همچو سوخته شده اند كه از آنها اثرى خيلى باقى نمانده است يك همچون جنايتكارى كه جوان هاى مملكت خودش را براى جنايت مى فرستد به اينجا، اين آقايى كه هى فرياد مى زند كه شما نقض قراردادهاى اجتماعى و بين المللى را كرديد، خودش همين نقض قرارداد بين المللى را كرده است كه نظامى وارد كرده در يك مملكتى كه مستقل است . اين يكى از چيزهايى است كه نقض ‍حقوق بين المللى است ، نقض قراردادهاى بين المللى است . اين نقض ‍قرارداد بين المللى را كه ايشان آنجا هى فرياد مى زند، خودش نقض مى كند و اينقدرها هم اين مجالسى كه در دنيا هست از او انتقاد نمى كنند، البته در اين وضعيت كه حالاشكست خوردند انتقادات زياد است لكن بدانيد كه اگر اين توفيق پيدا كرده بود، همه اين انتقادهايى كه اينها مى كردند بر مى گشت به تعريف و ثنا خوانى .(290) 11 - حمايت از منافقيناينان كه از امپرياليزم انتقاد سرسختانه ء منافق گونه مى كردند، اكنون معلوم شد كه چهره واقعى آنان چه چهره كريهى است و امروز به خوبى روشن است كه اينان به دامان امپرياليست ها پناهنده و با كمك آنان به توطئه عليه جمهورى اسلامى برخاسته اند.(291) اين گرفتارى هاى جزئى كه در سطح كشور هست و در بين شهرها هست و اين دزدهائى كه طرفدارى آنها را آمريكا مى كند و اعلام مى كند كه بايد آمريكا طرفدار اين منافقين باشد، اينها را انشاء الله به زودى شرشان از ايران كنده بشود.(292) اينهائى كه در داخل كشور ما به تخيلات فاسد مشغول به شرارت هستند ما هيچ ميل نداريم كه اين جوانهاى گول خورده و اين دختر و پسر گول خورده در اين بيغوله ها پيش اين شياطين باشند و از آنها الهام بگيرند. شماجوانها دختر و پسر چه ديديد از اين سران فاسد خودتان جز ادعا وجز انحراف ؟ مگر همين ها نبودند كه ادعا مى كردند ما با خلق موافقيم ، با ديگران مخالف و با اجانب مخالف ، مگر اينها ادعا نمى كردند و باز هم نمى كنند لفظا كه ما با آمريكا مخالفيم و با غرب مخالف . شما ديديد كه عملابر خلاف اين عمل كردند و به دامن آمريكا پناه بردند و آمريكا از آنها پشتيبانى مى كند.(293) ... از اول ادعاى اين را مى كردند كه ما مسلمان هستيم و براى اسلام كذا. و من هم از آن اول فهميدم كه دروغ مى گويند و بعد هم ما مخالف با آمريكا هستيم ، اينها. اين هم معلوم بود دروغش لكن آمريكا فاش كرد اين مطلب را، اعلام كرد، كاخ سفيد اعلام كرد كه از اين منافقين بايد پشتيبانى كرد.(294) 12 - حمايت از فرقه ضاله بهائيت من اميدوارم كه خداوند تبارك و تعالى اين ملتى كه امروز قيام كرده است ، نهضت كرده است و براى او قيام كرده است و براى او نهضت كرده است ، شر مفسدين و جبارين را از سرش كوتاه كند تا برسد به مسائلى كه بايد برسد لكن تا اين قدرت هاى بزرگ به اريكه قدرت خودشان نشسته اند، اين امرى است كه يك قدرى به نظر مشكل مى آيد نمى دانم كه در بعضى از راديوها كه پخش كردند صحبت رئيس جمهور آمريكا را ملاحظه كرديد كه ايشان از همه دنيا استمداد كردند براى اينكه اين بهائيهايى كه در ايران هستند و مظلومند و جاسوس هم نيستند و به جز مراسم مذهببى به كار ديگر اشتغال ندارند و ايران براى همين كه اينها مراسم مذهبى شان را بجا مى آورند 22 نفرشان را محكوم به قتل كرده اند، ايشان از همه دنيا استمداد كرده كه اينها كه جاسوس نيستند، اينها يك مردمى هستند دخالت در هيچ كارى ندارند و روى انساندوستى ايشان اين مسائل را مى گويند. اگر ايشان اين مسائل را نمى گفت ، خوب - ما- گاهى اذهان ساده احتمال مى دادند كه خوب اينها هم يك مردمى هستند كه ولو اعتقادات شان فاسد است لكن مشغول كار خودشان هستند و مشغول عباداتى كه به نظر خودشان عبادت است مثلاهستند و حال آنكه در آن نظر هم نبودند. لكن بعد از اينكه آقاى ريگان گفته اند، شهادت دادند به اينكه اينها جز مراسم مذهببى چيزى ديگرى ندارند، باز هم مى توانيم باور كنيم ؟ از آن طرف وقتى كه حزب توده را مى گيرند شوروى صدايش بلند مى شود كه يك عده مردم بيگناهى كه با جمهورى اسلامى هم موافق بودند، پشتيبان بودند، جمهورى اسلامى را هم اينها مثل ديگران همراهى كردند و حالا هم همين طو رهستند، دولت ايران بيخودى آمده است اينها را گرفته و حبس ‍كرده . از آن طرف هم آقاى ريگان مى گويد كه اين بهائى ها، بيچاره ها مردم آرامى ، ساكتى مشغول عبادت خودشان هستند، جهات مذهببى خودشان را بجا مى آورند و ايران براى خاطر همين كه اينها اعتقادشان مخالف با اعتقاد آنهاست گرفتند اگر اينها جاسوس نيستند شما صدايتان در نمى آمد شما براى خاطر اينكه اينها يك دسته اى هستند كه به نفع شما هستند، والا ما شما را مى شناسيم ، آمريكا را مى شناسيم كه انساندوستى اش گل نكرده است كه حالابراى خاطر22 نفر بهائى كه در ايران به قول ايشان گرفتار شدند، براى انساندوستى يك وقت همچو صدا كرده و فرياد كرده و به همه عالم متشبث شده است كه به فرياد اينها برسيد مردم شما را مى شناسند.(295) 14 - بهره بردارى از اختلافات داخلىمساله نصيحت يك مساله است ، انتقامگيرى مساله ديگر. براى مردم و دولت و مسوولين و مجلس بايد ناصح بود، نه مقابله كرد. زيرا اگر شما با من و من با شما مقابله كنيم ، غير از اين كه ديگران سوءِ استفاده كنند چيزى به دست نمى آيد. شما ببينيد خارجى ها يك كلمه را مى گيرند و چيزى از توى آن بيرون مى آورند كه بر ما غلبه كنند، مثلا مى گويند: ايرانى ها ادعا مى كنند ما با گروگانگيرى مخالفيم ، اما چون اينها ضد آمريكا هستند اين حرف معنا ندارد. و ديديد كه آمريكا در همين قضيه گروگانگيرى كه گرفتار شده است چقدر به اين طرف و آن طرف متوسل شده است از اول هياهو به راه انداختند كه ما دخالت نظامى مى كنيم ، بعدا رئيس جمهور آمريكا به التماس و گدايى و دريوزگى افتاده است و به اين طرف و آن طرف مى زند كه مساله را حل كند ولى نتوانستند. و عده اى از آن طرف ايستاده و مى گويند: بايد به شرايط ما عمل شود و ما بايد خيلى مواظب باشيم . غير از اين كه ما را از داخل بپوسانند كار ديگرى نمى توانند بكنند.(296) حالا دنبال اين آمده اند كه باز آن مسائل را برگردانند، جدا كنند ملّت رااز هم ، همه را از هم جدا كنند و مع الاسف روشنفكرهاى ماهم غافلند از اين معنا، غير از آنهاشان كه خائنند، يك دسته خائنند كه با حساب كار مى كنند و براى غير كار مى كنند، و بيشتر غافلند از مطلب . گروه گروه ، صد گروه ، صدها بيشتر، مثل اينكه صد گروه مثل اينكه تا حالا درست شده است ، در اين دو ماهى كه شما به پيروزى رسيديد كه با اتحاد به پيروزى رسيديد. حالا آن انسجام دارد باز مى شود، دارد از هم باز مى شود، گروه گروه مى شوند، هر گروهى جداى از هم ، حسابشان جداى از هم ، قلمشان مخالف با هم ، قدمشان مخالف باهم نتيجه چه مى شود؟ نتيجه مى شود كه يك ملتى همانطورى كه سابقا و دراين پنجاه و چند سال به واسطه اين اختلافات مانتيجه برده اند، دوباره همان مسائل پيش بيايد و همان اختلافات موجب اين بشود كه آنها باز بيايند و برگردند به حال اول و لااقل يك رژيمى دست نشانده آمريكا. بيايد ولو اسمش رژيم سلطنتى نباشد، يك رژيمى بيايد دمكراتيك باشد اما نوكر آمريكا.(297) اينها ولو زور هم دارند، نمى كنند كارى آن روزى كه در بين مردم يك اختلافى پيدا بشود، بين مردم و حكومت اختلاف پيدا بشود، بين خود روحانيون خداى نخواسته يك وقت اختلاف پيدا بشود، آن روز است كه ممكن است آنها يك وقتى دخالت بكنند مادامى كه همه مردم با هم هستند، روحانيت هست در صحنه و مردم هم هستند درصحنه ، حكومت هم با مردمى است ، اسلامى است ، آنها نمى توانند كارى بكنند، قدرت دارند اما عقل هم دارند، نمى توانند كارى بكنند آنوقت اينها مى توانند كار بكنند كه از داخل ما را بپوسانند اگر از داخل ما را با تبليغات ، با كارهاى اعوجاجىاز داخل يك كارى كردند، آنوقت مى توانند.(298) من نمى خواهم يك مثلى كه معروف است بگويم لكن مثل ما، نظير همان مثل معروف است كه ما را، كشور ما را، ملّت ما را به اسارت مى خواهند ببرند و خود ما كمك مى كنيم به اين اسارت خود ما به روى هم پنجه مى اندازيم ، خود ما جديت مى كنيم كه مملكت خودمان را ضعيف كنيم ، خود ما در جبهه بندى هاى مان تضعيف روحيه هاى ارتش و روحيه هاى كاركنان و روحيه هاى كارمندان هست و اين بزرگترين خطائى است كه ما داريم ما اگر اختلاف سليقه داريم ، اختلاف بينش داريم ، بايد بنشينيم و با هم در محيط آرام صحبت كنيم و مسائل خودمان را به ميان بگذاريم و حل كنيم ، با تفاهم مسائل را حل كنيم ، نه اينكه جبهه گيرى كنيم ، يكى يك طرف بايستد با دار و دسته خودش و يكى ، يك طرف بايستد با دار و دسته خودش و كوشش ‍كنند در تضعيف يكديگر و كوشش كنند در تضعيف كشور اسلامى . اينها براى اين است كه تعهد اسلامى نيست و ديد سياسى هم نيست . شماها اگر مسلم هستيد، با احكام اسلام عمل كنيد و اگر خداى نخواسته تعهد اسلامى را قبول نداريد، با ديد سياسى مسائل را حل كنيد و اين كارها كه انجام مى گيرد و اين قلم ها و اين قدم ها و اين گفتارها از سياست به دور است و با يك ديد غير سياسى و غير اسلامى است . من به سراسر كشور، به سراسر ملّت هشدار مى دهم كه اگر چنانچه از اين اختلاف اندازها پيروى كنيد، هر كس باشد، مملكت شما به دامن آمريكا مى افتد. اگر چنانچه ملّت اشخاصى را ديد، گروه هائى را ديد كه بر خلاف مصالح كشور دارند جبهه گيرى مى كنند و اين طايفه ، آن طايفه را مى كوبند و آن طايفه ، آن طايفه را، تكليف شرعى ملّت اين است كه از آنها اعراض كنند.(299) و من امروز به همه ملّت ، به همه طواء ف ، به همه ديگر گروه ها عرض ‍مى كنم كه امروز شما مخالفتان آمريكاست ، مخالفتان دولت هاى بزرگ است امروز مملكت شما مقابل با يك همچو قدرت هائى است شما اگر اسلام را قبول داريد، خوب مملكت اسلامى را هم بايد قبول داشته باشيد، و اسلام در خطر است و اگر چنانچه ملى هستيد، خوب ملّت شما در خطر است ، كشور شما در خطر است امروز بياء يد باز تظاهر كنيد و اين او را بزند و اينطور مسائل واقع بشود، نه امرى است كه عقل او را قبول بكند، برخلاف موازين عقلى است و برخلاف شرع است بلااشكال و از گناهان كبيره است كه معلوم نيست كه اگر كسى الآن اسلام را صدمه بزند اصلاقابل اين باشد كه توبه اش هم حتى قبول بشود بايد اشخاص روشن ، اشخاص ‍صحيح ، اين ريشه هائى كه مى خواهند اين كارها را بكنند، اين فسادها را ايجاد كنند، غاء له مى خواهند درست بكنند، اينها را نصيحت كنند، به اينها بگويند كه آخر شما مسلمان هستيد، چرا مسلمان بايد با اسلام مخالفت كند شما نمى دانيد كه داريد با اسلام مخالفت مى كنيد، شما نمى دانيد كه اگر اختلاف بين خود ما واقع بشود نتيجه اش را آمريكا مى برد و دولت هاى بزرگ شما نمى فهميد اين را، يا مى فهميد و تعمد داريد ملّت حالا بايد موازين دستش باشد، كسانى كه امروز غاء له ايجاد مى كنند، اختلاف ايجاد مى كنند اين كسان را بشناسند كه اينها عمل شان صحيح نيست و به اسم فلان آقا يك غاء له ايجاد مى كنند، به اسم فلان شخص يك غاء له ايجاد مى كنند اينها نه مورد نظر فلان آقا و فلان انسان است ، اينها يك اشخاصى هستند مى خواهند غاء له ايجاد كنند و اين غاء له هم به نفع آمريكا تمام مى شود، به ضرر اسلام تمام مى شود، مخالف شرع اسلام است ، از گناهان بسيار بزرگ است امروز اين اختلافات را از آن دست بردارند.(300) ج - مطالعات روانشناسى و جامعه شناسى در ايرانآمريكا به اين زودى دست از ما بر نمى دارد، كارشناس هائى كه اينها دارند، اينها روانشناسى را از صد سال پيش از اين يا بيشتر روانشناسى در ايران را شروع كرده اند و مى دانند چه بكنند...(301) همه جاى ايران را حتى كوير را رفتند و ديدند، بعد كه رفت و آمدها زياد شد، البته بيشتر كارشناس ها هم ترقى كرده بودند و بيشتر اطلاعات داشتند و همين طور كارشناس هائى كه مردم را مى شناختند، وضع مردم را، چه گرايش هائى مردم دارند و چه دستجاتى در بين مردم هست ، احزاب چه وضعى دارند، جبهه ها چه وضعى دارند، بازار وضعش چطور است ، روحانيين چه وضعى دارند، رابطه بين روحانيون و مردم چطور است ، خود روحانيون چه جور اشخاصى يا گروه هائى هستند، همه اينها بررسى شده است و ماها غافل بوديم از شيطنت اينها و آن كارهائى كه آنها به دست عناصر داخلى و گاهى هم به دست خودشان انجام مى دادند، ما از آن غفلت داشتيم و آنها هوشيارانه عمل مى كردند، ازجمله چيزهائى كه آنها بررسى دقيق كردند ودنبالش هم با تبليغات و با طورهاى ديگرى عمل كردند، قضيه بررسى رابطه بين روحانيون با هم و رابطه بين روحانيون و مردم وكيفيت اينكه اينها در چه اوقاتى مى توانند چه اعمالى را انجام بدهند و درچه زمانهائى مى تواننداينهامردم را بسيج كنند. تمام اين كارشناس هاى آنها در دفاترشان حتما نوشته اند و دنبالش هم فعاليت كرده اند، نه فعاليت يك بعدى ، فعاليت چندين بعدى ، آنقدرى كه ميتوانستند روحانيون را در بين مردم خفيف مى كردند و آنقدرى كه مى توانستند مردم رااز روحانيت جدا ميكردندوبين خود روحانيين اختلاف ايجاد مى كردند و اگر چنانچه اين مطلب را كافى نمى دانستند و نمى دانستند، آنهاباگماشتن بعضى عوامل خودشان با فشار كارها را انجام مى دادند.(302)